کارتون آنه…
کیا یادشونه؟ ♥
آنه…
تکرار غریبانهی روزهایت چگونه گذشت
وقتی روشنی چشمهایت در پشت پردههای مه آلود اندوه پنهان بود
بامن بگو از لحظه لحظههای مبهم کودکیت
از تنهایی معصومانهی دستهایت
آیا میدانی که در هجوم دردها و غمهایت و در گیرودار ملال آور دوران زندگیت
حقیقت زلالی دریاچهی نقرهای نهفته بود؟
آنه…
اکنون آمدهام تا دستهایت را به پنجهی طلایی خورشید دوستی بسپاری
و در آبی بیکران مهربانیها به پرواز درآیی
و اینک آنه! شکفتن و سبز شدن در انتظار توست
در انتظار تو……